loading...
ایران گیرین IRAN-GREEN.RZB.IR
یاسین خادم بازدید : 55 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

مرد رفتگر آرزو داشت برای یکبار هم که شده موقع شام با تمامی خانواده اش دور سفره کوچکشان باشد و با هم غذا بخورند، او بیشتر وقت ها دیر به خانه میرسید و فرزندانش شامشان را خورده و همگی خوابیده بودند .هر شب از راه نرسیده به حمام کوچکی که در گوشه حیاط خانه بود میرفت و خستگی و عرق کار طاقت فرسای روزانه را از تن می شست . تنها هم سفره او همسرش بود که در جواب چون و چرای مرد رفته گر ، خستگی و مدرسه فردای بچه ها و اینجور چیزها را بهانه می کرد و همین بود که آرزوی او هنوز دست نیافتنی می نمود .amstory.mihanblog.com

یک شب شانس آورد و یکی از ماشین های شهرداری او را تا نزدیک خانه شان رساند و او با یک جعبه شیرینی و چند تا پاکت میوه قبل از چیدن سفره شام به خانه رسید .

وقتی پدر سر سفره نشست فرزندان هر یک به بهانه ای با پدر شام نخوردند .

دلش بدجوری شکست وقتی نیمه شب با صدای غذا خوردن یواشکی بچه ها

از خواب بیدار شد و گفتگوی آنها را از آشپزخانه شنید :

« چقدر امشب گشنگی کشیدیم ! بدشانسی بابا زود اومد خونه .

با اون دستاش که از صبح تا شب توی آشغالهای مردمه .

آدم حالش بهم میخوره باهاش غذا بخوره»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
با عرض سلام به شما بازدید کننده ی عزیز (IRAN-GREEN) محیطی ایمن و آرام برای شما فراهم کرده است. به دلیل به روز بودن سایت شما میتوانید از تمامی صفحات دیدن فرمایید. با تشکر(مدیریت وبسایت)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا از نحوه ی پیشروی سایت راضی هستید؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 197
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 73
  • آی پی دیروز : 38
  • بازدید امروز : 88
  • باردید دیروز : 67
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 494
  • بازدید ماه : 447
  • بازدید سال : 6,937
  • بازدید کلی : 35,462
  • کدهای اختصاصی